۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه

ما همان جمعیت ۲۵ خردادیم و حتی بش از آن. ما نه کمتر شده ایم و نه قافیه را باخته ایم

ما همان جمعیت ۲۵ خردادیم و حتی بش از آن. ما نه کمتر شده ایم و نه قافیه را باخته ایم. ما همانیم که ۲۲ خرداد آمدیم و ۲۵ خرداد گفتیم که هستیم و در حماسه های بعد از آن قدرتمان را به رخ حکومت کشیدیم. ما سبزیم و سبز بودنمان دلیل بودنمان است. هستیم و خواهیم ماند و پیروزی را با چشمانمان خواهیم دید. نباید عجله کنیم. نباید قافیه را ببازیم و نباید تصور کنیم که دشمن خواب و است و ما بیداریم. روز ۲۲ بهمن هم بودیم اما اراده مقابله نکردیم و خموش ایستادیم و تنها تماشاگر بودیم. تسلیم اراده حاکمیت شده بودیم البته ناخواسته. باورمان این بود که بیشماریم و همین باور سبب شد تا راهبردی نادرست را برگزینیم. اشتباه اسب تروا و طوفان سبز در میدان آزادی. در طول مسیر صادقیه تا آزادی نظاره گر چهره هایی بودم که منتظر جرقه ای بودند. چشم انتظار نمادی سبز و یا فریادی از جنس سبز. اما نه در خود اراده به فریاد زدن و یا بیرون آوردن نمادشان کردند و نه کسی را دیدند که چنین اراده ای کند. چهره هایی را دیدم که وقتی پرسیدم کروبی آمده است؟ مضطربانه پاسخ گفتند که نمی دانم و از من گریختند که مبادا من بسیجی و یا نیروی امنیتی باشم. شاید هم حق داشتند. جو حاکم آنقدر امنیتی بود که اعتماد به دیگری سخت بود. به هر روی باید بپذیریم که نه با خشونت و با ترس می توان به نتیجه رسید. بلکه اراده به تغییر اعتماد به نفس می خواهد و شهامت ابراز وجود. همان حرکتی که ۲۵ خرداد انجام دادیم. نباید تنها به اهرمهایی که در اختیار داریم اکتفا کنیم. فضای مجازی موثر است اما بدانیم که بخش گسترده ای از مردم از دریافت اخبار واقعی محرومند. باید از ابزار های دیگر نظیر اطلاعیه های مکتوب بهره ببریم. مطمئن باشیم که این اقدام موثر است. باید با چشم باز مبارزه کنیم نه احساساتی. نماد سبز تنها مخصوص روزهای راهپیمایی نیست. پیاده روی سبز، کوهپیمایی سبز، دوچرخه سواری سبز و... به حضور سبزها و جاری بودنشان کمک ویژه ای می کند. نباید محدود به تظاهراتها شویم. این نیز اشتباه است که منتظر ۴شنبه سوری بمانیم. تا ۴شنبه سوری ۱ ماه و نیم زمان داریم که نباید بسوزد که اگر بسوزد ۴شنبه سوری نیز این ماییم که نتیجه ای عایدمان نمی شود. حکومت کودتا با تمام توان تلاش می کند که سبز را آشوبگر بخواند و ما در کنار آن تلاشی برای رد این ادعا نمی کنیم. توقف در فضای مجازی از واقعیتها دورمان می کند. پیشنهاد می کنم در هفته یک روز را به عنوان روز سبز بنامیم. این اقدام سبب می شود که همیشه با هم باشیم. پیاده روی کنیم. پیشنهاد می کنم یک روز هفته با نماد سبز به خیابان بیاییم. مثلا ۳ شنبه. جمعه ها با نماد سبز کوهنوردی کنیم. به تدریج اقدامات موثر را سازماندهی کنیم. نباید بترسیم. بایستیم و بدون خشونت و ترس مبارزه کنیم تا پیروزی جنبش. به امید آن روز

۵ نظر:

  1. اگه امكانش رو داريد لينك اين وبلاگ رو در بالاترين قرار بديد
    از همكاري شما سپاسگذارم
    http://shorayesabz.wordpress.com/

    پاسخحذف
  2. با سلام
    خیلی‌ پیشنهاد خوبیه آفرین،
    به نظر من ۵ شنبه‌ها عالیه برای جم شدن و نشان دادن عظمت جنبش سبز

    پاسخحذف
  3. با نظرت موافقم.اين هم ايده ي غلطي بود كه در مناسبت هاي تاريخي تظاهرات كنيم ما بايد خودمان واقعه ي تاريخي مثل 25خرداد رقم بزنيم.ولي بهتره در اين 30روز(قبل از 4شنبه سوري) قرار تظاهرات بگذاريم و اينقدر تو تقويم دنبال مناسبت نگرديم مگه 25 خرداد چه مناسبتي بود؟ما خودمان آن را رقم زديم.

    پاسخحذف
  4. با شمع روشن کردن روی پشت بام موافقم ولی نه به عنوان روز عزا بلکه چون نمیشود در پشت بام آتش روشن کرد

    پاسخحذف
  5. خیلی خوب بود مرسی ما هم موافقیم که چیزی عوض نشده جز اینکه باید در روشهامون تجدید نظر کنیم انتقاد پذیری جنبش سبز قابل ستایش هست

    پاسخحذف